arsamarsam، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

آرسام عشق مامان آرزو و بابا مازیار

مرد کوچک من

1393/9/24 23:05
نویسنده : مامان آرزو
105 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به عسلی مامان

گل پسرم شرمنده.دیر میام و کم مینویسم..............

برات بگم از اتفاقات این ماه:بله قبل عاشورا دعوت شدیم تهران خونه عمه اکرم عمه من.

بابا ما رو برد شب اول همگی خونه عمه سولماز شام بودیم و بعد بابا ما رو برد خونه عمه اکرم و برگشت شمال.ما 5 روزی موندیم اونجا.تاسوعا و عاشورا رو تهران بودیم اما چون سرد بود خیلی کم بردمتون بیرون.

خیلی آقایی کردی و اصلا اذیت نکردی.البته ادرینا هم خانومی رو تموم کرد در حق من.

بعد چند روز بابا اومد و برگشتیم خونمون.

اونجا همه عاشقت شدن.مدام تو بغل یا آیسا بودی یا عمه یا اناهیتا.

خبر مهم دیگه اینکه عمه سولماز داره مامان میشه.و شما صاحب یه پسر یا دختر عمه میشی با 1 سال تفاوت سنییییییی .هورااااااااااااااااااااااااااااا

نی نی تو دلی خاله النازم پسره.قراره اسمش آریا باشه.ایشالله که سلامت دنیا میاد.

خواهریت هم 10 روز هست میره مهد گوش شیطون کر فعلا که مونده.

صبحها من میبرم و شما یا پیش زن دایی میمونی یا خاله الناز.

یادم رفت بگم بطرز عجیبی شما خواهر برادر شبیه هم هستین.هر کی میبینه تعجب میکنه.

راستی یکم شیطون تر شدی.یواش یواش داری میپیچی.البته چند باری پیچیدی اما هنوز دستت میونه زیرت و گریه میکنی.

گاهی هم غر میزنی تا بغلت کنیم.اما دهنت همیشه بازه تا صورتمونو بخوری.دستت رو هم که دیگه نگو .مدام داری مشتت رو میخوری.

دیگه ما رو میشناسی عشقم.غریبگی رو داری یاد میگیری.

ویزیت ماهیانت هم خبر از رشد مناسبت میداد.وزنت شده 6کیلو 700

واکسن هم زدی و فقط 1 ساعتی گریه کردی.نه تب کردی و نه اذیت.عاشقتم صبوره من.

جدیدا هم تو اتاق خودتون میخوابید.منتظرم 6 ماهت تموم بشه تا منم از اتاق برم و تو و آدرینا با هم بخوابید.ایشالله خونه میخریم 3 خوابه تا مستقل باشین.چشمک

خلاصه که نفسم از داشتنت شادم و به هر دوتا تون میبالم.

انتظار دارم همیشه سلامت باشید و خوب زندگی کنید.

دیونه وار میپرستمتتتتتتتتتتتتتتتت مرد کوچولوی مامان

این عکس آخر آدریناست ببین چقدر شبیه هستین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)