arsamarsam، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

آرسام عشق مامان آرزو و بابا مازیار

ببخشید باز دیر کردم

1397/4/31 0:36
نویسنده : مامان آرزو
136 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسر یکی یکدونه خودم

عزیز دل مامان خیلی خیلی وقته نیومدم و برات ننوشتم.از پاییز پارسال.یخورده که با نینی وبلاگ مشکل داشتم یکم هم گرفتاری های خودم.

نمیدونی چقدر شیرین شدی.همش سر به سر خواهرت میزاری.مهد هم یروز رفتیم نموندی منم منصرف شدم از گذاشتنت.

به تصادف میگی تصافد

اینم یه نمونه از حرفهات.تمام ماشینها رو میشناسی.با

پدر بزرگ و مادر بزرگهات رابطه خوب داری.مهربونی و شیرین.تولد

پایان 4 سالگیت رو خانوادگی گرفتیم که متاسفانه عکسهاش تو گوشیم پاک شد.

عسد سال 97 هم خونه مومو برگزار کردیم و شام خونه مامان مریم البته امسال بدون عمه سولماز.

دوبار هم تهران رفتیم خونه عمه اکرم و خاله الناز البته دوستهای منم دیدیم.راستی اردیبهشت امسال ژوانا جیگر طلا هم به جمع خانواده اضافه شد

آرساممگاهی

میایی منو یا بابا روبغل میکنی و میگی بغل بده بوس بده.تو خونه اسکوتر بازی میکنی کوتور شارژی سواری میکنی.راستی با رادینم گاهی میسازی گاهی جنگ.صمیمی ترین دوستتم آریاست که بعضی وقتها به قصد کشت همو میزنید.

آریا تو رو آدا صدا میکنه جدیدا هم آسام.

خلاصه که عشق مایی زندگی مایی یه خیره سر به تمام معنایی.ما میمیریم برای تو و آدرینا

همیشه مثل حالا مهربون باش و بخند تا ماهم بخندیم.سالم باش و مثل حالا که تو فوتبال مسی هست فوتبالیست معروفی بشو.

دوستت دارم زاغچه.راستی کلی خواننده هستی و با اکثر اهنگها میخونی.یه رقص معروف مملی ممل هم داری که دایی ممد یادت داده همه عاشق رقصیدنتن.

پسندها (3)

نظرات (0)