arsamarsam، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

آرسام عشق مامان آرزو و بابا مازیار

بهارت تا ابد جاویدان

پرنس خونمون سلام سلام بهاری من به یدونه پسرم که امسال اولین بهارو تجربه کرد و قراره سالهای سال بهاران در کنار هفت سینی پر از عشق را تجربه کنه. امروز پیش ما و در کنار مامان و بابا و خواهریت و 4تا پدر و مادر بزرگات و خانواده دایی و 3 تا عمه هات و فرداها در کنار عشقت و خانواده ات سال جدید رو جشن خواهی گرفت. امسال مثل هر سال البته قبلن تو نبودی جوجو خان، خونه مومو بودیم ساعت2:15 نیمه شب تحویل سال بود و امسال زن دایی و رادینم بودن.بعد سال تحویل رفتیم خونمون و 1 فروردین هم دیدنه مامان مریم اینا و عمه ها رفتیم. کل 14 روز رو در رفت آمد بین این 2 تا خونه بودیم.آخه ما اینجا کسیو نداریم.البته 3 روزی هم عمه اکرم عمه من اومدن اینجا.ع...
15 فروردين 1394

پایان 8 ماهگی دردونم

پسره یدونه مامان سلام عزیز دلم شیرین شدی یه دنیا. دیگه 2 تا دندون پاینت کامل شدن و 2 تاهم بالا سفید شدن و دارن میزنن بیرون. بتاریخ 21 بهمن 93 مهمونی دندونیت رو گرفتییم.3تا عمه هات با خانوادهاشون و عمه اعظم من با عمو امیر هم شرکت داشتن.کلی به آدرینا و رادین و ماهان خوش گذشت.کلی کادو جمع کردی و آخر مهمونی هم تو بساط انتخاب شغل اون قیچی رو برداشتی بعد گوشی پزشکی رو نتیجه اینه که جراح میشی ایشالله.شب خوبی بود البته ادرینا بشدت مریض شد همون شب. جدیدا هم شیر از طرف چپ میخوری و سمت راستی رو با هزار ترفند میخورونم بهت.کلی هم کمر درد میگیرم. 4 اسفند ویزیت ماهیانت بود.کم وزن گرفتی اما تازه شدی مثل خواهریت. در مورد نشستنت...
24 اسفند 1393

مبارکه مبارکه

سلام سلام گل پسری قند عسلی مبارکه اولین دندونت باشه مامانی.اولین دندون پایین سمت چپ زده بیرون دومی هم داره میاد بیرون. چند روزی بود بیقرار بودی.شیر بجز موقع خواب نمیخوردی.اگر هم میخوردی فقط 2 دقیقه.خیلی ناراحت بودم.فکر میکردم دیگه شیر دوست نداری. البته هفته پیش یه دستی رو دندونات کشیدم هیچی نبود اما امروز تو بغل خاله الناز بودی گفت نکنه دندون در اورده گفتم نه بابا اما تا دست کشیدم دیدم بلهههههه هههههههههههه اولی بیرونه دومی هم داره میاد بیرون. خلاصه فهمیدیم دردت چی بوده و چرا بی قراری؟! قربونت نجابتت برم که بقدری متین بودی که دردتم نفهمیدیم. حالا تو فکر یه آش دندونی هستم برات.هفته دیگه عمه هات میان شمال عمه ...
15 بهمن 1393

6ماه عاشقی با تو

سلام عشق مامانی پسر خوشگل و خوش اخلاق مامانی نمیدونی چقدر شیرین شدی.حتی الکی دعواتم میکنیم میخندی.آخه پسرم اینقدر خندون. واکسن 6ماهگیتم زدیم.اصلا اذیت نکردی.مرسی که اینقدر آروم و خوبی. اما کارت بهداشتت خبر از این میده که رشد نکردی.نه خوب وزن گرفتی نه قد کشیدی و نه دور سرت.خیلی ناراحت شدم.اما دکترت گفت مهم نیست و طبیعیه. دکترت گفت عوضش خیلی ارتباط عمومی قوی داری و خوش برخوردی..... عشق مهربون من چند روزی هست دست دستی میکنی.خودت دست میزنی و میخندی.البته تا ما میگیم دست دستی مکث میکنی و باز شروع به زدن میکنی. صدا هم خیلی دیگه زیاد در میاری.قققققققققققق یا آقاااااااااااااااآقااااااااااااااااااااااااااااااا .موم...
2 بهمن 1393

مرد کوچک من

سلام به عسلی مامان گل پسرم شرمنده.دیر میام و کم مینویسم.............. برات بگم از اتفاقات این ماه:بله قبل عاشورا دعوت شدیم تهران خونه عمه اکرم عمه من. بابا ما رو برد شب اول همگی خونه عمه سولماز شام بودیم و بعد بابا ما رو برد خونه عمه اکرم و برگشت شمال.ما 5 روزی موندیم اونجا.تاسوعا و عاشورا رو تهران بودیم اما چون سرد بود خیلی کم بردمتون بیرون. خیلی آقایی کردی و اصلا اذیت نکردی.البته ادرینا هم خانومی رو تموم کرد در حق من. بعد چند روز بابا اومد و برگشتیم خونمون. اونجا همه عاشقت شدن.مدام تو بغل یا آیسا بودی یا عمه یا اناهیتا. خبر مهم دیگه اینکه عمه سولماز داره مامان میشه.و شما صاحب یه پسر یا دختر عمه میشی با 1...
24 آذر 1393

اولین مسافرت به آذربایجان ریشه مامانی

سلام به پسر خوش اخلاق خودم گل پسرم منو ببخش که دیر به دیر میام و برات مینویسم.سرم یکم شلوغه.خب رسیدگی به 2 تا جوجه یکم وقتم رو پرتر کرده.هر چند که به لطف خدا دو تا جوجه آروم نصیبم شده. میدونم بالاخره یکی چشمت میکنه بس که آروم و خوش اخلاقی. تا باهات حرف میزنن مخندی . جدیدا هم از خودت یه صداهایی در میاری ،لباتو میخوری انگار یه چیز ترش خوردی. فکر کنم یواش یواش داری منو میشناسی حتی آدرینا رو هم میشناسی.آخه بما عکس العمل نشون میدی. تا به امروز که شبها خوب خوابیدی.از امروز به بعدم خدا بزرگه. راستی اولین مسافرتت رو هم رفتی.4مهر رفتیم تبریز خونه عمه ناهید(دختر عمه مومو وبوبو).ساعت 6 صبح راه افتادیم و 6 عصر هم رسید...
9 آبان 1393